۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

خاتمی، مردی به دور از خشونت


پیرامون سخنان محمد خاتمی جهت گذشت حکومت و مردم نسبت به یکدیگر نظرات گاها متناقضی این روزها منتشر می شود. قسمت قابل ملاحظه ای به دنبال معذرت خواهی خاتمی هستند و از سوی دیگر موافقان اقدام به بیان چرایی حمایت از محمد خاتمی می پردازند.


در اینجا من به دنبال دیدن مطلب از زاویه ای دیگر هستم. زاویه ای که بجای خرد شدن و توجه به جملات و کلمات به دنبال کلی گوییست.

«عده‌ای ظلم بزرگی را که پس از انتخابات به مردم و نظام اسلامی شد و هتک آبروی نظام در مقابل ملت‌ها را نادیده می‌گیرند و مسئله کهریزک یا کوی دانشگاه را قضیه‌ی اصلی قلمداد می‌کنند، اما این یک ظلم آشکار است.» سید علی خامنه‌ای، ۴ شهریور ۱۳۸۸

«اگر ظلمی شده است که شده است همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم‌پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می‌گذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد . البته همه بکوشیم برای‌ آینده روی فضای سالم و امن و آزاد و تأمین حقوق مردم همراه و زمینه‌ساز شویم .» سید محمد خاتمی، ۲۶ اردی‌بهشت ۱۳۹۰

‎من این دو جمله را در تقابل با یکدیگر می دانم‫.‬ یکی از جایگاه حاکمی است که ملتمسانه به دنبال توجیه ستمیست که کرده است. این دلایل ر آن قدر تکرار می کند تا خود به باور برسد‫.‬ دیگری به دنبال بازی گرفتن باور ظالم است‫.‬ همه می دانیم که حکومت در این مدت اقدام به اعدام، تجاوز و پایمال نمودن حقوق اولیه انسانی نموده است. مطمئنا این چیزی نیست که کسی بخواهد در آن شک کند. تقریبا مطمئا هستم حتی حکومت به رفتارش واقف است. دلایل زیاد است و از آن می گذرم.

ذکر این نکته ضروریست که اصلاح طلبان بیشترین زندانیان و شکنجه شده گان را داده اند و فرض رضایت داشتن خاتمی به حکومت ستمگر اساسا غلط است. خاتمی به دنبال بازکردن فضای حداقلیست اگرچه خود به خوبی آگاه است که چنین چیزی برای حکومت امکان پذیر نخواهد بود.

پس ۲ حالت متصور می شود. اول، حکومت «بخشش» کند. در این صورت فضا باز شده و امکان انتشار گزارش و خبررسانی به اقشار بی خبر جامعه به وجود خواهد آمد. فضای باز حداقلی به ناگاه باعث ریزش عناصر تندرو شده و امکان زندگی بهتر برای افراد بیشتر فراهم می آید. نباید هیچ گاه این نکته را فراموش کرد که مردمی درون ایران وجود دارند که نیازهای حداقلیشان تامین نمی شود. این افراد توانایی تغییر در زندگی را ندارند و تنها راهشان ادامه با وضعی اسفبار است. پرواضح است بخشش مردم به معنی آزادی موسوی، کروبی و خیلی زندانیان دیگر است. افرادی که قطعا هیچگاه ساکت نمی نشینند و چنانچه ظلم ادامه یافت دوباره فعال می شوند. این افراد دیگر درون نظام سهمی ندارند که نگران از دست رفتنش باشند. پس نیروی خود را صرف اصلاح حداکثری خواهند کرد.

دو، حکومت پیشنهاد آشتی ملی را قبول نکند. این فرض بسیار محتمل تر است. باعث به سخره گرفتن رفتار آنان در اذهان موافقان خامنه ای و کودتا خواهد شد. چنانکه حاکم جنایتکار حتی از بخشش جنایتش توسط مظلوم هراس دارد. این دلیل با درنظر گرفتن سکوت حکومت پس از ارائه پیشنهاد کاملا قابل حس است. اگر قبلا خاتمی در مورد انتخابات آزاد صحبت می کرد در کسری از ثانیه حکومت مداران به او می تاختند. اما اکنون گیجند. می دانند این پیشنهاد قابل پذیرش نیست، اما رد آن هزینه ای گزاف خواهد داشت.

در شرایطی که حکومت از درون در حال متلاشی شدن است، گره ای دیگر آنچنان بر کارشان افتاده که توان پاسخ گویی به معامله ای برد برد را هم ندارند.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۰, جمعه

اشتباه در یک خبر

اول باید بگم که بسیار خوشحال هستم که دروتی از زندان آزاد شده و برگشته سرکار و بارش. در پست قبلی نوشته بودم که دروتی از تهران به دمشق رفته که از قضا بعد از جستجو معلوم شد که این جور نبوده و او مستقیما از قطر به سوریه پرواز کرده بود. اینکه او از تهران به سمت دمشق پرواز کرده بود رو اگر درست یادم باشه از یکی از همین رسانه های مملکتی خونده بودم. ولی با این حال اشتباه خودم را توجیه نمی کنم و عذرخواهی می کنم.

اما باز هم هنوز نمی دونم چرا سخنگویی که باید «قاعدتا» بدونه که زندانی قراره ۲ روز دیگه آزاد بشه راجع بهش یک مشت حرف صد تا یک قاز بزنه.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

تخلفات خبرنگار ایرانی شبکه الجزیره

رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، امروز به برشمردن تخلفات خبرنگار ایرانی و الاصل شبکه الجزیره پرداخت.

اول: گذرنامه ایرانی ایشان اعتبار نداشته است
دوم: بدون داشتن ویزای خبرنگاری قصد ورود به سوریه را داشته است
سوم: گذرنامه های دیگری هم همراه داشته است

ادعاهای فوق بدون زحمت قابل رد هستند. در مورد اتهام اول، با در نظر گفتن مسیر پروازی مسافر از تهران به دمشق باید گفت که در درجه اول این وظیفه پلیس گذرنامه ایران بوده که جلوی مسافرت از مسافری بدون داشتن گذرنامه معتبر به خارج از کشور گرفته شود. چطور مسافری می تواند بدون داشتن گذرنامه معتبر از ایران خارج شود؟ حتی در صورت قبول ادعای فوق جرم اول را بدون شک پلیس ایران انجام داده است. در مورد دوم، این خبرنگار لحظاتی پس از ورود به دمشق بازداشت شده است، بنابراین فعالیت خبرنگاری نداشته است که مورد اتهام قرار گیرد. و در آخر اتهام عجیب همراه داشتن چندین گذرنامه جرم به حساب آمده است.

سوال اینجاست که چطور سخنگوی کشوری حاضر است سکوت خود را برای ابراز ادعاهایی چنین احمقانه بشکند.

پی نوشت: ادعای نخست به کلی غیر قابل باور است که خبرنگاری خبره نداند گذرنامه اش اعتبار ندارد و بجای تمدید آن خود را کودکانه به دامن آتش بیاندازد.

پی نوشت: مطلع شدم که این خبرنگار آزاد شده است. اما همچنان مشخص نیست چرا سخنگوی دستگاه دیپلماسی اقدام به بیان دلایلی احمقانه  درست در روز قبل از آزادی وی می کند.