این روزها بحث بر سر انتخابات بسیار داغ شده است. خیلی جاها می شنویم که مشارکت در انتخابات پیش روی پایین است. بالا است.۶۰٪ واجدین شرایط کافیست. مشارکت پایین در انتخابات بیانگر عدم مشروعیت حکومت است و …
آیا واقعا صدور حکم و اینچنین نتیجه گیریهایی در باره آمار مشارکت در انتخابات آن هم تنها با مشاهده آمار می تواند صحیح قلمداد شود؟ آیا صرف شرکت ۸۰٪ در انتخابات نشانه پشتیبانی مردمی از یک حکومت است؟
بیاییم فعلا نتیجه انتخابات ۸۸ ریاست جمهوری ایران را موقتا از ذهن حذف کنیم و بگوییم همه انتخاباتها در ایران در صحت و سلامتی کامل برگزار شده اند. با کمی توجه در کم و کیف انتخاباتهای برگزار شده در ایران به چند نتیجه بدیهی خواهیم رسید:
- انتخابات در ایران آزاد نیست. یعنی هر گروهی نمی تواند نامزد انتخابات شود.
- بسته به نوع انتخابات تنگ نظری های خاصی اعمال می شود. مثلا در شوراهای شهر تنگ نظری شورای نگهبان برای تایید صلاحیت کمتر است. در ریاست جمهوری بیشتر و در مجلس خبرگان کلا تعداد مشخصی از افراد بیشتر نمی توانند شرکت کنند و تقریبا افراد یکسانی در هر نوبت کاندید می شوند.
- هیچ سیستم و قانون مندیی در تایید صلاحیت ها وجود ندارد. عموما این تصمیم گیریها محفلی هستند که در سطوح بالای نظام صورت می گیرد.
با بر شمردن این نکات می توان به راحتی به این نتیجه رسید که با توجه به المانهای متفاوت در ایران اصولا مقایسه مشارکت انتخاباتی در ایران با کشورهای دموکراتیک دنیا کاری نادرست است. بنا براین صرف بیان آمار شرکت کننده گان و نتیجه گیری از آن یا ساده لوحیست یا به دنبال کسب منافع سیاسی صورت می گیرد.
حرکتهای انفجاری در مشارکتهای انتخاباتی در ایران بسته به اهمیت جایگاه انتخابات تنها زمانی صورت گرفته است که افراد شرکت کننده در انتخابات وعده های تغییر اساسی داده اند. برای مثال در ۲ خرداد ۷۶ زمانی که محمد خاتمی با صدایی متفاوت به عرصه وارد شد مردم به یکباره منفجر شدند و به دنبال صدای تغییر رفتند.
در جامعه ای که مردم از ترس آینده خود و فرزندانشان «اگرچه کاذب» رای دهند، سربازان پادگانها را مجبور به رای دادن کنند، گزینش ادارات دولتی فعالانه در پی مانیتور کردن شرکت کنندگان مجموعه در انتخابات باشند و هزاران مثال دیگر، صرفا بیان یک عدد نمی تواند مشروعیت بخش باشد.
حال به نظر می رسد پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ دیگر انتخابات به معنای واقعی وجود نخواهد داشت تا قابل تحلیل باشد.
حال به نظر می رسد پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ دیگر انتخابات به معنای واقعی وجود نخواهد داشت تا قابل تحلیل باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر