۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

فشار در فساد

معولا استعفا پس از بروز مشکل در یک دستگاه در همه جای دنیا اتفاق می افتد. که می توان دو حالت کلی برای آن متصور شد. اول اینکه خود شخص بی تقصیر باشد اما اتفاق افتاده در مجموعه زیر دست او آنقدر بزرگ باشد که نتوان در مقابل آن مقاومت کرد. در حالت دوم شخص مورد نظر خود در مرکز اتهام قرار دارد و فشار ناشی از آن او را مجبور به استعفا می کند.

در دستگاهی که پس از یک پیش آمد ناگوار مسئولی استعفا نمی دهد یک جای کار می لنگد. یا از این دست حوادث آنقدر زیاد می افتد که شخص صاحب منسب دچار شوک نمی شود یا اینکه او آنچنان به زنجیره قدرت متصل شده است که فرو افتادنش فسادهای دیگری را رو می کند که دیگر قابل رفع و رجوع نخواهد بود.

پس از رو شدن اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی تقریبا هیچ استعفایی روی نداد. تنها موردی که استعفا کرد رئیس بانک ملی بود که پس از آن از کشور گریخت تا زندگی اعیانیش را در کانادا دنبال کند. به قولی دم به تله نداد.

دلیل استعفا ندادن مسئولین اقتصادی، بانکی و حتی ریاست جمهوری هر چه که باشد نشان دهنده آنچنان فسادی در بدنه حکومت است که بوی گندیده اختلاس ۳ هزار میلیاردی برایشان دیگر آزار دهنده نیست.

پی نوشت:
دو نمونه استعفای داخلی و خارجی:
نمونه این استعفاها، استعفای دکتر معین در واقعه هجده تیر و دیگری استعفای سال گذشته وزیر راه اسکاتلند به علت بارش برف و مسدود ماندن راههای کشورش بوده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر