۱۳۹۰ شهریور ۱۳, یکشنبه

گسستگی و بی برنامه گی

دیروز ۱۲ شهریور روز اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه بود. گرچه استانهای آذری زبان میزبان اعترضات مردم بودند اما دیگر استانهای کشور با آنها هماهنگ نشدند. شاید بتوان عوامل زیر را در این امر دخیل دانست:

  • عدم هم پوشانی هسته های اجتماعی استانهای مختلف با یکدیگر
  • نداشتن درک متقابل مشکل از جانب ساکنین شهرها و قومیت های مختلف
  • رسوخ ماموران امنیتی در هماهنگی جنبش های سراسری و گرفتن سر طناب از معترضان واقعی. برای مثال در تهران پس از ۶ ماه اعتراض مداوم و خونین کاملا مشخص بود که در چه مکانهایی امکان تجمع وجود ندارد. میدان هفت تیر، میدان ونک و همچنان میدان بهارستان از میادینی بودند که کنترل آنها برای لباس شخصی ها و گارد ویژه پلیس بسیار ساده است. باید با دید تردید نگریست که چرا ایچنین جاهایی انتخاب می شوند.
  • مردم از اعتراضات بدون خشونت خسته شده اند. که باید دید چرا و توضیح داد که چگونه با مبارزات مسالمت آمیز بدنه جامعه به بلوغ فکری و ذهنی لازم خواهد رسید.
  • اطلاع رسانی ضعیف. البته این مورد به نظر من چندان مصداق ندارد چون حداقل در تهران همه مردم می دانستند که برای مثال امروز روز ۱۲ شهریور و روز اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه است.
در این بین شاید شورای هماهنگی راه سبز امید می توانست مشکل گشا عمل کند. اما متاسفانه کارنامه شورای هماهنگی تاکنون چیزی خلاف این را به اثبات رسانده است. بیانیه های ضعیف، فراخوانهای بی پاسخ و موضع گیریهای همواره مشروط از فعالیتهای عمده این شورا بوده است که متاسفانه همواره بجای رفع مشکلات خود آنها را تنها رد کرده و بر موضع ضعیف خود اصرار ورزیده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر